شراره
من شراره هستم راستش همچی از خرید گیوه زرد از یه دست فروش شروع شد البته ساده بود خودم روش طراحی کردم
بعد از تحقیق و رفتن به کلاس آموزشی به این نتیجه رسیدم دوست دارم عاشقانه یک خانم گیوه دوز باشم ولی نمیتونستم بفروشم پیج هم نداشتم به یکی از دوستام که ماشین داشت گفتم ببریم شب ها بزاریم رو ماشینت هر چی فروختیم درصدیش برای تو و دوستم قبول کرد
اولش سخت بود ولی خدا خواسته بود و راه رو داشت نشونم میداد،گاهی میرفتم تو ماشین و گریه میکردم ولی وقتی یک جفت میفروختم با خودم میگفتم بالاخره میشه تو داری نون بازوتو میخوری و تشویق های شما که همیشه امید میدادین برام خیلی مهم بود
همه آدرس پیج میخواستین و این شد پیجم با 120 فالوئر شروع شد و مشتری اینترنتیم از حضوری بیشتر شد تا جایی که در طول 24 ساعت 5 ساعت میخوابیدم من هنوزم شبها وقتی همه خوابن تو عید نوروز شبانه روز دارم تلاش میکنم که بهترین خودم باشم اول از حمایت های شما و بعد از خودم برای تک تک تلاش هایی که برای زندگیم و معرفی هنرم و خودم کردم ممنونم مهم اینه این کار از کنار خیابون شروع شد تا اینجا رسید مهم اینه خدا دستاش تو دستای منه